کوک : شاید تو توی اهنگ نباشی
کوک : شاید تو توی اهنگ نباشی
ات:چی
کوک :بخاطر دستت ممکنه هیت های خیلی بدی
بگیری
ات:پس آریانا به جای من میخونه
کوک:یجورایی
ات:باشه (ناراحت)
هوپی : حالا ولش کنید کی بستنی میخواد
ات و کوک:منننن
هوپی :اوکی چی مدلی ؟
کوک: زغالی
ات:توت فرنگی
هوپی :اوکی
پرش موقع خونه
هوپی :ات اینو برای تو خریدم
ات:واییییی هوپــی چقدر قشنگه
هوپی : فردا که میرم برا مصاحبه اینو بپوش
جین:دیگه بسته بریم بخوابیم شب بخیر
اعضا رفتن
فردا
بعد خوردن صبحونه نامی گفت برید حاضر شید
ویو ات
به سمت اتاقم اومدم اون بلوزی که هوپــی داده بود رو پیدا نمیکنم اوفــــــف
ات: کسی بلوز منو ندیده ؟(داد)
اعصا:نه
ات: پیداش نمیکنم
ته:دسته منه
ات:خب بده برم حاضر شم
ته:بیا بگیرش
ات:بده به من
ته:بپر تا بگیری
ات:گفتم بده ....ولش کن
ته:تو ول کن
ات و ته اونقدر لباس رو کشیدن که لباس نخ کش شد
ات:چیکار کردی (بغض)
ته:ات ببخشید م.من فقط میخواستم باهات شوخی کنم (تعجب و ناراحت)
ات:چرا وقتی میگم ول کن ول نمیکنی (اخرش رو بلند گفت)
ته:ات این فقط یه لباسه بخاطر یه لباس.....
ات:گمشو (گریه )
جین:چی شده
شوگا: این سر و صدا ها واسه چیه
ته:من داشتم با ات شوخی میکردم لباسش نخ کش شد ....الانم داره گریه میکنه
جیمین :کدوم لباسش
ته:این
جیمین:اینو هوپــی براش خریده بود
کوک:تو از کجا میدونی
جیمین:قرار بود اینو واسه مصاحبه بپوشه
شوگا:جیهوپ بفهمه ناراحت میشه
جین :جیهوپ کجاست
صبحونه خورد رفت شرکت
تق تق تق
جیمین :ات درو باز میکنی
ات:......
جیمین : ات
ات : شما برید من نمیام
جیمین :در رو باز کن
ته: جیمین وایسا من بگم
ته:ات میشه در رو باز کنی ببخشید من واقعا نمیخواستم خرابش کنم یه بلوز ازرششو داره خودتو ناراحت کنی ببین همه ی ما منتظرتیم
بیای بیرون
ات:هق هق من به هوپی هیونگ چی بگم
هق هق الان ناراحت میشه
هوپی اومد خونه
هوپی:سلام
ات:چی
کوک :بخاطر دستت ممکنه هیت های خیلی بدی
بگیری
ات:پس آریانا به جای من میخونه
کوک:یجورایی
ات:باشه (ناراحت)
هوپی : حالا ولش کنید کی بستنی میخواد
ات و کوک:منننن
هوپی :اوکی چی مدلی ؟
کوک: زغالی
ات:توت فرنگی
هوپی :اوکی
پرش موقع خونه
هوپی :ات اینو برای تو خریدم
ات:واییییی هوپــی چقدر قشنگه
هوپی : فردا که میرم برا مصاحبه اینو بپوش
جین:دیگه بسته بریم بخوابیم شب بخیر
اعضا رفتن
فردا
بعد خوردن صبحونه نامی گفت برید حاضر شید
ویو ات
به سمت اتاقم اومدم اون بلوزی که هوپــی داده بود رو پیدا نمیکنم اوفــــــف
ات: کسی بلوز منو ندیده ؟(داد)
اعصا:نه
ات: پیداش نمیکنم
ته:دسته منه
ات:خب بده برم حاضر شم
ته:بیا بگیرش
ات:بده به من
ته:بپر تا بگیری
ات:گفتم بده ....ولش کن
ته:تو ول کن
ات و ته اونقدر لباس رو کشیدن که لباس نخ کش شد
ات:چیکار کردی (بغض)
ته:ات ببخشید م.من فقط میخواستم باهات شوخی کنم (تعجب و ناراحت)
ات:چرا وقتی میگم ول کن ول نمیکنی (اخرش رو بلند گفت)
ته:ات این فقط یه لباسه بخاطر یه لباس.....
ات:گمشو (گریه )
جین:چی شده
شوگا: این سر و صدا ها واسه چیه
ته:من داشتم با ات شوخی میکردم لباسش نخ کش شد ....الانم داره گریه میکنه
جیمین :کدوم لباسش
ته:این
جیمین:اینو هوپــی براش خریده بود
کوک:تو از کجا میدونی
جیمین:قرار بود اینو واسه مصاحبه بپوشه
شوگا:جیهوپ بفهمه ناراحت میشه
جین :جیهوپ کجاست
صبحونه خورد رفت شرکت
تق تق تق
جیمین :ات درو باز میکنی
ات:......
جیمین : ات
ات : شما برید من نمیام
جیمین :در رو باز کن
ته: جیمین وایسا من بگم
ته:ات میشه در رو باز کنی ببخشید من واقعا نمیخواستم خرابش کنم یه بلوز ازرششو داره خودتو ناراحت کنی ببین همه ی ما منتظرتیم
بیای بیرون
ات:هق هق من به هوپی هیونگ چی بگم
هق هق الان ناراحت میشه
هوپی اومد خونه
هوپی:سلام
۱۴.۰k
۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.