1توی فن ساین ،یه آرمی وقتی رسید به تهیونگ ، بهش گفت میخام
1توی فن ساین ،یه آرمی وقتی رسید به تهیونگ ، بهش گفت میخام برم پیش بایسمو اونم گفت باشه برو
و با مهربونی جوابش رو داد
2از تهیونگ در مورد مادربزرگش پرسید؟
و با مهربونی جوابش رو داد
2از تهیونگ در مورد مادربزرگش پرسید؟
۳.۴k
۱۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.