آنکه رخسار ترا این همه زیبا می کرد

آنکه رخسار ترا این همه زیبا می کرد
کاش از روز ازل فکر دل ما می کرد

آنکه می داد تو را حُسن و نمی داد وفا
کاشکی فکر من عاشقِ شیدا می کرد

یا نمی داد تو را این همه بیدادگری
یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد

کاشکی گم شده بود این دلِ دیوانه ی من
پیش از آن روز که گیسوی تو پیدا می کرد

ای که در سوختنم با دلِ من ساخته ای
کاش یک شب دلت اندیشه ی فردا می کرد

کاش می بود به فکر دلِ دیوانه ی ما
آنکه خلق پری از آدم و حوا می کرد

کاش درخواب شبی روی تو می دید عماد
بوسه ای از لب لعل تو تمنا می کرد

عماد خراسانی
دیدگاه ها (۰)

هر کس ملازم حاجتِ خویش استو آن حاجت بندِ اوست و او را همچون ...

ای چرخ بسی لیل و نهار آوردیگه فصل خزان و گه بهار آوردیمردان ...

📚برشی از کتاب مردها همیشه به بهانه‌ی مردانگی‌شان،اشک های‌شان...

‍این روزها عجیب دل تنگ می شوم و من این دلتنگی را عاشقانه به ...

یک نفر اینجادلش تنگست باور میکنی؟یک گذر برقلب او یکبار دیگر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط