عاشقانه باجانانم
جریب جریب جانم را به آوای خواستنت رویانیده ام .....
جولان آهوهایت را در زنگاریِ احساسم شوریده ام
که از مُشکِ ختن،،، دلاویز تری.....
جانانِ من
اگرچه تو رادر غبار فاصله ها گم کرده ام
پیدایت خواهم کرد
و برای همیشه در آغوشت خواهم مرد....
راستی_
کسی از حوالی امروز!!
چه می داند عشق یعنی چه؟....
من میدانم تورا!!..من میدانم عشق را!!.....
که چکه چکه آب میشوم نداشتنت را🥹 ....
درست است
من و تو در هم حل شده ایم ،
جوری که هیچ میعانی ،
ما را تفکیک نخواهد کرد!!!.
اگرچه دوریمان ،،
افسانه ی جنون شود!!
من همیشه لیلای بی قرار توام۔۔۔۔
مگر شوخیست
کسی در رگهایت، راه برود!
و تو انکارش کنی!...
نفسهایم به شماره می افتند ...
اگر،
لحظه ایی از من کم بشوی ..!!.
جولان آهوهایت را در زنگاریِ احساسم شوریده ام
که از مُشکِ ختن،،، دلاویز تری.....
جانانِ من
اگرچه تو رادر غبار فاصله ها گم کرده ام
پیدایت خواهم کرد
و برای همیشه در آغوشت خواهم مرد....
راستی_
کسی از حوالی امروز!!
چه می داند عشق یعنی چه؟....
من میدانم تورا!!..من میدانم عشق را!!.....
که چکه چکه آب میشوم نداشتنت را🥹 ....
درست است
من و تو در هم حل شده ایم ،
جوری که هیچ میعانی ،
ما را تفکیک نخواهد کرد!!!.
اگرچه دوریمان ،،
افسانه ی جنون شود!!
من همیشه لیلای بی قرار توام۔۔۔۔
مگر شوخیست
کسی در رگهایت، راه برود!
و تو انکارش کنی!...
نفسهایم به شماره می افتند ...
اگر،
لحظه ایی از من کم بشوی ..!!.
۸.۱k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲