تک تک قصه های مادر بزرگ به حقیقت پیوست
تک تک قصههای مادر بزرگ به حقیقت پیوست
او راست میگفت:
همیشه «یکی بود، یکی نبود»
گاهی «رسیدن به هم قسمت نیست»
«بالا رفتیم ماست بود»
«بودنمان راست بود»
«پائین آمدیم دوغ بود»
«عشق همش دروغ بود.»
نمیدانم این روزها را از کجا دیده بودی مادربزرگِ خوبم؟
#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#گوناگون
#ویسگون
او راست میگفت:
همیشه «یکی بود، یکی نبود»
گاهی «رسیدن به هم قسمت نیست»
«بالا رفتیم ماست بود»
«بودنمان راست بود»
«پائین آمدیم دوغ بود»
«عشق همش دروغ بود.»
نمیدانم این روزها را از کجا دیده بودی مادربزرگِ خوبم؟
#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#گوناگون
#ویسگون
۵.۲k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.