اصلا یه طوریم خستم

اصلا یه طوریم خستم
نمیدونم خودم خستم، روحم خستس،
دلم خستس، خسته از حرفای عمیقی
که تو دلم مونده، خسته از اینکه هیچکس نمیدونه
چه حالی دارم، خسته از دردایی که هر چی جمعشون
میکنم تمومی نداره...
خسته از انتظار،از حال خوبی که هر چی میگردم
پیداش نمی کنم.. خستم آنقدر خسته که زورم به
خستگیام نرسه.

قاصدک
دیدگاه ها (۰)

در من ؛ منی پنهان است با خیالی درگیر......ــــــــــــــــــ...

به ک دلخوش باشم‌،استخوان‌های من از درد نه، از آدم‌ها تیر می‌...

من شدیداً احساس خفگي میکنم و نیاز دارم حرفام رو کلمه به کلمه...

بعضی وقت ها هم هست هیچی آرومت نمیکنه فقط نیاز داری نباشی بزا...

پارت ۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط