چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت ه از دوری

‍ "چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت ڪه از دوری"
در این بیقوله از تنهایی ام انگار می میرم
کجا عاشق چو من دارد تحمل کردن دوری
که در خواب و خیال از بوسه هایت بوسه می گیرم
اگر چه رسم این دنیا مرا از تو جدا کرده
ولی در خواب آن دنیا در آغوش تو درگیرم
در آغوشت بهشتی دارم و از غم نشانی نیست
چه سود از خواب بر می خیزم و از غصه دلگیرم
مرا این زنده می دارد که شبها بیادت هستم
ولی از این غم دوری هر روزم زمین گیرم...

دلتنگتم...
#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

‍ از حال من پرسیده ای، خوبم خیالی نیستخوبم عزیزم غیر دلتنگی ...

از تو سکوت مانده و از من، صدای توچیزی بگو که من بنویسم به جا...

میشود درد دلم را به تو ابراز کنمنفسم را به نفسهای دلت ساز ...

چرا جدا نمی شود دلم دمی زیادتومگر چه کرده بادلم تیرنگاه پاک ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط