سناریو

وقتی تب میکنی

نامجون:داره از تو کتاب ها دنبال درمانش هست(برادرم همه میدونن پایین اوردن تب چجوریه ها
نامجون:میخوام راه اصولیش رو پیدا کنیم)

جین:الان غذا میپزم برات تبت تا دیدن غذا های من از خر شیطون پایین میاد

شوگا:هییی زن مین یونگی باید قوی باشه ها

جیهوپ:سانشاینم گلو درد هم داری اصلا میخوای بریم دکتر میگم بهش امپول برات ننویسه باشه؟؟

جیمین:فک کنم باید با تبت صحبت کنم چرا داره اذیتت میکنه

تهیونگ:تا وقتی که من هستم نگران نباش خودم ازت مراقبت میکنم باشه؟

جونگکوک:حتی اگه مریض هم باشی باز من بوست میکنم
ا/ت:پس چرا تو مریض شدنی نمیذاری بوست کنم
جونگکوک:اونوقت مریض میشی نگا کن به خودت الانشم مریضی کم موندی کله ی منو بکنی اینو بیار اونو بیار

سناریو درخواستی دارید کیوتام؟
دیدگاه ها (۰)

زندگی باجونگکوک چجوری میگذره

وقتی به بچتون بیشتر از اون توجه میکنینامجون:میدونی اگه من نب...

سناریو

سناریوی درخواستی بی تی اس

part14🦋‌ //چند ساعت بعدنامجون«با سنگینی روی پلکام بیدار شدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط