گفتی می خواهی نوری در تاریکی مطلق زندگیم باشی ولی من دا

گفتی می خواهی نوری در تاریکی مطلق زندگیم باشی.. ولی من داشتم به بعد از این حرف ات نگاه می کردم... بعد از این حرف ات ، مطمئن نبودم که زندگیم رو تغییر می دهی... درست فکر می کردم..؟ بهم بگو جونگکوکا ، حسم درست بود...؟
دیدگاه ها (۰)

همه این ها دروغه ، هیچی نمیتونه زخم های توی سینه رو درمان کن...

بقیه می‌گویند اگه برای من نشوی تمام دنیا را نابود می کنم... ...

بهم نگو که عشق رو میتونیم با کلمات حس کنیم... من فقط می خواه...

گفتم: دلم گرفته و ابرهای اندوهش سیل آسا می بارد. آیا نمی خوا...

گفتم: دلم گرفته و ابرهای اندوهش سیل آسا می بارد. آیا نمی خوا...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۵#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط