گاهے دلت گفتن مے خواهد
گاهے دلت گفتن مے خواهد
اما گفتنت نمے آید
گویے مُهر سڪوت به لبهایت خورده باشد...
بر آن مے شوے تا بنویسے آنچه را ڪه نگفتنیست...
دلت نوشتن مے خواهد
امانوشتنت هم نمے آید
گویے حڪم عدم به قلمت خورده باشد...
اما ناغافل
زودتر از همه اینها مے ببینے ڪه
واژه هایت را قطره قطره بر ڪاغذ گریسته ای
و او را غرق در ناگفته هایت ڪرده ای
آنقدر در سڪوت برایش میگریی
ڪه از شرم نانوشته هایت
سینه اش
خیس میشود٬
نرم میشود ٬
مے شڪافد...
آری
گاهی
اَشڪها هم حرفهایے به وسعت نگفتن دارند......
#عاشقانه
#خاصترین
اما گفتنت نمے آید
گویے مُهر سڪوت به لبهایت خورده باشد...
بر آن مے شوے تا بنویسے آنچه را ڪه نگفتنیست...
دلت نوشتن مے خواهد
امانوشتنت هم نمے آید
گویے حڪم عدم به قلمت خورده باشد...
اما ناغافل
زودتر از همه اینها مے ببینے ڪه
واژه هایت را قطره قطره بر ڪاغذ گریسته ای
و او را غرق در ناگفته هایت ڪرده ای
آنقدر در سڪوت برایش میگریی
ڪه از شرم نانوشته هایت
سینه اش
خیس میشود٬
نرم میشود ٬
مے شڪافد...
آری
گاهی
اَشڪها هم حرفهایے به وسعت نگفتن دارند......
#عاشقانه
#خاصترین
۶.۹k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.