توسعهفردی و روانشناسی alirezaba

دیدگاه ها (۶۱)

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شددلشوره ی ما بود ، دل آرام جها...

قلبم به درد اومد💔💢

تو ماشین نشسته بودم و نگاهش می کردم.جوونی با اون همه امید و ...

یه روز دیگه هم با شادی و غم و نگرانی و امیدهاش گذشت مثل روزه...

آدما رو مجبور نکن ک برات وقت بزارن اگ واقعا براشون مهم باشید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط