*نصیحت خواهرم ب من*

یه زمانی خیلی اصرار میکردم که همه چیز رو تا همیشه کنار خودم نگه‌ دارم؛ آدم حمل کننده ای بودم!
حمل کننده اتفاقات گذشته با خودم، تو هر مسیری که بهش قدم میذارم!
مهم نبود چقدر سنگین باشه، برای بودن هرچیزی که برام باارزش بود جنگیدم؛
ولی روز‌ به‌ روز بیشتر فهمیدم، هرچی محکم‌تر بگیرم زودتر از دست میدم...
هرچی بیشتر با تمام وجود بخوام، دور و دورتر میشم!
و درست همونجا بود که رها کردن و یاد
گرفتم ک آنچه مال من باشه میمونه ونیازی ب حملش ندارم....
دیدگاه ها (۰)

عجب سخن درخشانی:"برای کسی که حضورت اهمیتی ندارد....غیابت هم...

نیازی نیست برای توصیف بزرگواری یا پرتلاش بودن یک خانم ، اون ...

تو ميتونی و البته بايد بتونیبا وجود هر اتفاق بدی كه برات افت...

مطمئنید که نجات‌دهنده در آینه است؟؟بابا این یارو خیلی یجوریه...

### فصل دوم | پارت ششم نویسنده: Ghazal ات هنوز تو بغل جونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط