Oooch

Oooch 🤎🦉
آدمای دورش کمتر و کمتر میشدن اما براش مهم نبود
معتقد بود اگه خودشو داشته باشه
عملا کم و کسری نداره و بازم میشه زندگی کرد.
بی احساس یا بی رحم نبود،فقط رو ادما حساب نمیکرد.
ته داستانو خوب میدونست، دیگه امیدش فقط به خودش بود...
دیدگاه ها (۰)

یه تک پارتی تو روبیکا دیدم عر زدم شمام عر بزنین کوک: من دوست...

بَـرآیِ هَمیشِه، هَمیشِه و هَمیشِهتکپآرتی jkیه پآرتی سادهیه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط