بچه ها ی خوابی از تهیونگ دیدم حوصله داشتین بخونید

بچه ها ی خوابی از تهیونگ دیدم حوصله داشتین بخونید 😂🫂


خواب دیدم با بابام تو پارک داریم ی چیز سنگین بلند می‌کنیم بعد دیدم تهیونگ اونجاست داد زدم تهیونگ شیییییی برگشت بعد اومد کمک مون برش داریم بعد خواست بره گفتم تهیونگ من ارمیم بعد بغلش کردم بعد گفتم میشه نری؟😂
بعد منو گرفت بغلش تو خیابون داشتیم راه میرفتیم بعد رفتیم غذا خوردیم بجه ها یطوری قرمه سبزی میخورد پرام ریخت😂
بعد اومد گفت من اسب دارم گفتم چه خوب سوار شدیم تو ی کوچه اسب سواری کردیم بعد اصننننن خدااااا
دیدگاه ها (۴)

🐨 : ما داشتیم تمرین می‌کردیم🐰 : تازه تمرین رقصمون تموم شد🐿 ...

داشتم ورزش می‌کردم که گفتن لایوه، با عجله دویدم اومد ولی بچه...

🐻 : خواستم از آرمی هایی که تبریک گفتن تشکر کنم🐻 : مرسی مرسیی...

توی مسیر صحبتی نکردیم رسیدیم خونه من خودمو انداختم رو مبل و ...

پارت ۲۷ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط