میخای قضیه رو بدونی کپشن بخون
کریستال کندلاریو ۳۲ ساله معلم مدرسه بوده.
کریستال یه سری غذا برای بچه کوچیکش میزاره و اونو رها میکنه ب مدت ده سفر میره تعطیلات به سواحل دریای کارائیب.
وقتی برمیگرده میبینه بچش زنده نیست.
کریستال به امبولانس زنگ میزنه وقتی امبولانس سر میرسه بچه رو میبینه ک تو دستشویی خودش کثیف مونده و بشدت دچار کم ابی بوده.
کریستال ب پلیس دروغ میگه که تمام روز تو خونه بوده دخترش دو شب بوده ک بدغذا شده بود و جیغ میزد.
در نهایت که شبح بیدار میشه میبینه بچه حسابی خشک شده برای همین به امبولانس زنگ میزنه
ولی عکس هایی ک تو سفر گرفته اونو به راحتی لو میده.
قاضی کریستال رو به حبس ابد محکوم میکنه و میگه همونجور که بچه رو قفس گذاشتی حالا خودت باید تو ابد تویه قفس بمونی با این تفاوت که به تو اب و غذا میدن ولی اون بچه تشنه از بین رف.
کریستال میگه پشیمونه و هروز از خدا طلب بخشش میکنه.
کریستال یه سری غذا برای بچه کوچیکش میزاره و اونو رها میکنه ب مدت ده سفر میره تعطیلات به سواحل دریای کارائیب.
وقتی برمیگرده میبینه بچش زنده نیست.
کریستال به امبولانس زنگ میزنه وقتی امبولانس سر میرسه بچه رو میبینه ک تو دستشویی خودش کثیف مونده و بشدت دچار کم ابی بوده.
کریستال ب پلیس دروغ میگه که تمام روز تو خونه بوده دخترش دو شب بوده ک بدغذا شده بود و جیغ میزد.
در نهایت که شبح بیدار میشه میبینه بچه حسابی خشک شده برای همین به امبولانس زنگ میزنه
ولی عکس هایی ک تو سفر گرفته اونو به راحتی لو میده.
قاضی کریستال رو به حبس ابد محکوم میکنه و میگه همونجور که بچه رو قفس گذاشتی حالا خودت باید تو ابد تویه قفس بمونی با این تفاوت که به تو اب و غذا میدن ولی اون بچه تشنه از بین رف.
کریستال میگه پشیمونه و هروز از خدا طلب بخشش میکنه.
۶.۶k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.