🍒🌱خواستم تا ته این قصه بمانم که نشد
🍒🌱خواستم تا ته این قصه بمانم که نشد
غزلی از ته دل با تو بخوانم که نشد
خواستم حادثه باشم، که بیفتم به دلت
لذت عشق به خونت بِدَوانم که نشد
خواستم اشک مرا پاک کنی در بغلت
تن در آغوش غریبت بِرَهانم که نشد
خواستم دست تو بر شانهی من تکیه کند
و تو را مال دل خویش بدانم که نشد
خواستن نیست توانستن و من از ته دل
خواستم آتش عشقی بِنِشانم که نشد🍒🌱
((فاطمه سادات بحرینی))
غزلی از ته دل با تو بخوانم که نشد
خواستم حادثه باشم، که بیفتم به دلت
لذت عشق به خونت بِدَوانم که نشد
خواستم اشک مرا پاک کنی در بغلت
تن در آغوش غریبت بِرَهانم که نشد
خواستم دست تو بر شانهی من تکیه کند
و تو را مال دل خویش بدانم که نشد
خواستن نیست توانستن و من از ته دل
خواستم آتش عشقی بِنِشانم که نشد🍒🌱
((فاطمه سادات بحرینی))
۴۸.۹k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳