" گاهی دلم میگیرد ...
" گاهی دلم میگیرد ...
از آدمهایی که که در پس نگاه های سردشان با لبخندی گرم فریبت می دهند،
دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمیکند
ونوری که تاریکی میدهد،
از کلماتی که چون شیرینی افسانه ها فریبت میدهند ،
دلم میگیرد ...
از سردی چندش آور دستی که دستت را می فشارد و نگاهی که به توست وهیچ وقت تورا نمی بیند،
کوچه ها را بلد شدم ...
خیابان ها را ... و نگاه هارا ...
جدول ضرب ها را ...
دیگر در هیچ راهی گم نمی شوم
اما ... هنوز میان آدم ها گم میشوم ،
من آدم ها را بلد نیستم .. "
از آدمهایی که که در پس نگاه های سردشان با لبخندی گرم فریبت می دهند،
دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمیکند
ونوری که تاریکی میدهد،
از کلماتی که چون شیرینی افسانه ها فریبت میدهند ،
دلم میگیرد ...
از سردی چندش آور دستی که دستت را می فشارد و نگاهی که به توست وهیچ وقت تورا نمی بیند،
کوچه ها را بلد شدم ...
خیابان ها را ... و نگاه هارا ...
جدول ضرب ها را ...
دیگر در هیچ راهی گم نمی شوم
اما ... هنوز میان آدم ها گم میشوم ،
من آدم ها را بلد نیستم .. "
۱.۳k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.