💜💜
💜💜
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
گرچه ای عشق شکایت ز تو چندان دارم
که به عمری نتوانم همه را بشمارم
باز هم گرم از این آتش جانسوز توام
سرخوش از آه و غم و درد شب و روز توام
کاش دائم دل ما از تو بلرزد ای عشق
آن دلی کز تو نلرزد به چه ارزد ای عشق
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
گرچه ای عشق شکایت ز تو چندان دارم
که به عمری نتوانم همه را بشمارم
باز هم گرم از این آتش جانسوز توام
سرخوش از آه و غم و درد شب و روز توام
کاش دائم دل ما از تو بلرزد ای عشق
آن دلی کز تو نلرزد به چه ارزد ای عشق
۵.۵k
۰۲ آذر ۱۴۰۱