شاد زی با سیاه چشمان شاد
شاد زی با سیاه چشمان شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعد موی غالیه بوی
من و آن ماه روی حور نژاد
نیکبخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آنکه او نخورد و نداد
باد و ابر است این جهان فسوس
باده پیش اَر هرچه باداباد
شادبو دست از این جهان هرگز
هیچکس؟تا ازو تو باشی شاد
داد دیده است ازو به هیچ سبب
هیچ فرزانه؟ تا تو بینی داد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعد موی غالیه بوی
من و آن ماه روی حور نژاد
نیکبخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آنکه او نخورد و نداد
باد و ابر است این جهان فسوس
باده پیش اَر هرچه باداباد
شادبو دست از این جهان هرگز
هیچکس؟تا ازو تو باشی شاد
داد دیده است ازو به هیچ سبب
هیچ فرزانه؟ تا تو بینی داد
۳.۴k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.