هرچه میخوای بکن

هرچه میخوای بکن،
اما مرا دیوانه نه
هرچه میخواهی بزن،موی سرت را شانه نه

رفت و آمد های دستت پشت گوشت دیدنیست
دست را آنجا ببر اما به زیر چانه نه

خنده هایت زخم هایم را مداوا میکند
از ته دل خنده کن زیر لب و دزدانه نه

وقتی از من دلخوری با دیگران حرفی نزن
اخم با من آری اما خنده با بیگانه نه

رقص بر روی دو پایت رو به روی آینه
آنقدر زیباست که چرخیدن پروانه نه

شانه هایم را پناهت میکنم تا روز مرگ
هرکجای خانه میخواهی برو از خانه نه...
دیدگاه ها (۸)

عشق یعنی نفستبندِ یکی باشد و بسجان و تن وصلبه پیوند یکی باشد...

جز تو سرمایه جان نیست مرابی تو سودای جنان نیست مراکی کنم قول...

خدا شکر سایه این پیرغلام امام حسین روی سرم هستفدای دستای زحم...

دیدمت چشم تو جا در چشم های من گرفتآتشـی یک لحـظه آمد در دلـم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط