دفترچهغم

^°{دفترچه.غم}^°
part۸
می خواستم به نیکا بگم حولمو بده که یادم افتاد حولمو شستم خیسهه شتتت
+نیکا
-بله ها؟
+میشه حوله ارسلانو بدیی حولم خیشه تنک
-اوم کجاس؟؟
+کشو ایینه ای رو باز کن میبینیش
یه حوله گرفت جلوم
-بیا عیزمم
+مرسی
حولرو پوشیدم چه بزرگ بوددد!!!
توش گم شده بودم
بوی خوبی میداد بوش کردمو از حموم اومدم بیرون
نیکا اماده شده بود چه خوشگلم شده بود
+امادعه شدییی نیکا؟؟
-ارهه ۲ساعت دختر تو حمومی
+وقعععا
نگاهی ب ساعت کردمم راس میگفتت
با استرس دنبال لباس گشتمممم حتی نمیدونستمم کجا میخام برممم
^ارسلان^
+فک نمیکنی یکم الکی داد زدی؟
-چرر محرابب فک کردممم تو تلفنی نمیتونستیی بگیی
نیکا اینجاسس بهش گفتم گف بریمم
+عهه کی رسیدهههه روباهمون
........
حمایتت.پلیززز.خووو🥀
دیدگاه ها (۵)

^°{دفترچه.غم}^°part7^دیانا^میزو جمع کردمو به سمت اتاق رفتم ک...

نری.قلبتو.دفن.کنی..!++++

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط