معلم گفت؛
معلم گفت؛
عشق را معنا کن
پسرک جواب داد؛
نمیدانم عشق چیست
اما وقتی مادرم صبح ها لقمه نان و پنیرش
را در کیفم می گذارد
و به دروغ می گوید:
عزیزم بخور، باز هم هست
دلم میلرزد
دروغ مادرم یا شاید لرزش دلم
همان عشق باشد...
عشق را معنا کن
پسرک جواب داد؛
نمیدانم عشق چیست
اما وقتی مادرم صبح ها لقمه نان و پنیرش
را در کیفم می گذارد
و به دروغ می گوید:
عزیزم بخور، باز هم هست
دلم میلرزد
دروغ مادرم یا شاید لرزش دلم
همان عشق باشد...
۵.۱k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.