نشست تو ماشین، دستاش می لرزید بخاری رو روشن کردم،
نشست تو ماشین، دستاش می لرزید بخاری رو روشن کردم،
گفت: ماشینت بوی دریا میده.
گفتم: ماهی خریده بودم.
گفت: ماهیمرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ بوی اونجایی
رو میده که دلتنگش می شده.
گفت: من بمیرم، بوی تورو میدم؟ :)
گفت: ماشینت بوی دریا میده.
گفتم: ماهی خریده بودم.
گفت: ماهیمرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ بوی اونجایی
رو میده که دلتنگش می شده.
گفت: من بمیرم، بوی تورو میدم؟ :)
۱۵.۷k
۲۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.