🍒🌱تو بیرون از روز و
🍒🌱تو بیرون از روز و
تو بیرون از شب
تو در تپشهای دل
تو در جاری شدنهای خون
تو ای شهرزاد
چراغ در نگاهِ تو پادشاهیست
و تو فریادهای پرندهی مرگ را میشنوی
تو رؤیای روزی که ابتدای شب است
تو بارانی ظریف و غمگین
تو به اندازهی ترانهها عظیم و طولانی
تو آن برفی به اندازهی یک عمر
که بر سرورویِ مسافرانی که راه گم کردهاند
به اندازهی یک عمر باریده ای
تویی : لطف و مهربانی
تویی : ترحم و دلسوزی
تویی : بانویی به سان موجِ آب
تویی که در میانِ ازدحام مردم
گرامیترین تنهایی را زندگی کرده ای
تویی که سرِ جلادباشی را
به سمتِ خورشید چرخانده ای
تو آنچنانکه تویی
ما نمیتوانیم تو را درک کنیم
ای شهرزاد آه ای شهرزاد
تویی : معشوق
تویی : جانوروان
و تویی : یار🍒🌱
((سزایی کاراکوچ))
تو بیرون از شب
تو در تپشهای دل
تو در جاری شدنهای خون
تو ای شهرزاد
چراغ در نگاهِ تو پادشاهیست
و تو فریادهای پرندهی مرگ را میشنوی
تو رؤیای روزی که ابتدای شب است
تو بارانی ظریف و غمگین
تو به اندازهی ترانهها عظیم و طولانی
تو آن برفی به اندازهی یک عمر
که بر سرورویِ مسافرانی که راه گم کردهاند
به اندازهی یک عمر باریده ای
تویی : لطف و مهربانی
تویی : ترحم و دلسوزی
تویی : بانویی به سان موجِ آب
تویی که در میانِ ازدحام مردم
گرامیترین تنهایی را زندگی کرده ای
تویی که سرِ جلادباشی را
به سمتِ خورشید چرخانده ای
تو آنچنانکه تویی
ما نمیتوانیم تو را درک کنیم
ای شهرزاد آه ای شهرزاد
تویی : معشوق
تویی : جانوروان
و تویی : یار🍒🌱
((سزایی کاراکوچ))
۶۵.۳k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳