من مانده ام مهجور از او

من مانده ام مهجور از او
دل خسته و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او
در استخوانم میرود
دیدگاه ها (۶)

گر باده خوری تو با خردمندان خوریا با صنمی لاله رخی خندان خور...

تنها یک چیز را بیش از تو دوست دارم این که تو را دوست دارم می...

یادم نمی کنی و ز یادم نمی روی یادت بخیر یار فراموش کار من

گفت که دیوانه نه ای لایق این خانه نه ای رفتم و دیوانه شدم سل...

🧡ای ساربان! آهسته رو کآرام جانم می‌رودوآن دل که با خود داشتم...

ای ساربان! آهسته رو کآرام جانم می‌رودوآن دل که با خود داشتم،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط