امشب چه واژه های پریشانی پر کرده اند صفحه ی دفتر را
#امشب_چه_واژههای_پریشانی_پر_کردهاند_صفحهی_دفتر_را
بر موج گریه راه می اندازند انبوه رنج های شناور را
بغضم شکست آینه را امشب از بس مرا به روی خودم آورد
درمانده ام چه کار کنم حالا این دردهای چند برابر را
خوابیده است ساعت دیواری؛ ای غم چقدر خوب که بیداری
این جا دوباره شب شده می بینم یادت نرفته وقت مقرر را
انگار پشت کرده به من حتی عکسی که روی سینه ی دیوار است
سر رفته است حوصله ش از من طاقت ندارد این منِ دیگر را
تنهایی ام تمام جهانم بود در کنج این اتاق پر از خلوت
تنهایی عزیز تو هم رفتی؟ لطفاً ببند پشت سرت در را...🌈
بر موج گریه راه می اندازند انبوه رنج های شناور را
بغضم شکست آینه را امشب از بس مرا به روی خودم آورد
درمانده ام چه کار کنم حالا این دردهای چند برابر را
خوابیده است ساعت دیواری؛ ای غم چقدر خوب که بیداری
این جا دوباره شب شده می بینم یادت نرفته وقت مقرر را
انگار پشت کرده به من حتی عکسی که روی سینه ی دیوار است
سر رفته است حوصله ش از من طاقت ندارد این منِ دیگر را
تنهایی ام تمام جهانم بود در کنج این اتاق پر از خلوت
تنهایی عزیز تو هم رفتی؟ لطفاً ببند پشت سرت در را...🌈
۴.۲k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.