غوغای ستارگان

غوغای ستارگان 🍂✨️
دستانش همان دستی بود که روز اول در دستش گرفت همان قدر گرم و دلچسب و نگاهش همان قدر نمکین و صدایش پر از امید.
هیچ وقت برایش عوض نمی‌شد.
اما او می‌گفت تو برایم هر روز تازه‌تر می‌شوی مثل رودی از بالای کوهی بلند که هر زمان جاری می‌شود آن رودِ دیروز نیست.
دیدگاه ها (۰)

غوغای ستاره گان❄️✨️

من یک بار مـ.رگ را تجربه کرده امیک نفر شبیه تودست یک نفرکه ش...

خدا برایم کافیست..حسبی الله 🫀

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

چهار ۲ _ فریب دنیلسال های نوجوانی لیندا با لبخندهای دنیل شکل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط