آه بگذار گم شوم در تو

آه بگذار گم شوم در تو
کس نیابد دگر نشانه‌ی من
روح سوزان و آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه من 

آه بگذار زین دریچه باز
خفته بر بال گرم رویاها
همره روزها سفر گیرم
بگریزم ز مرز دنیاها 

دانی از زندگی چه می‌خواهم
من تو باشم... تو... پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو... بار دیگر تو 

آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست 

"فروغ فرخزاد"
دیدگاه ها (۱)

ما روزهای سختمان را بدون یاریِ آدم‌ها پشت‌سر گذاشتیم.ما خودم...

از شیخ هادی نجم آبادی پرسیدند:آیا موسیقی حرام است؟گفت:آن موس...

زخمی برسینه‌ی من استکه با من حرف نمی‌زندبا دکترم حرف نمی‌زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط