زخمی برسینه ی من است
زخمی برسینهی من است
که با من حرف نمیزند
با دکترم حرف نمیزند
با دوستانم حرف نمیزند
زخمی
که منتظر مانده است شب شود
و از اعماقِ خونیاش تو را صدا کنم...
که با من حرف نمیزند
با دکترم حرف نمیزند
با دوستانم حرف نمیزند
زخمی
که منتظر مانده است شب شود
و از اعماقِ خونیاش تو را صدا کنم...
۲.۷k
۰۲ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.