کاش می شد دفتر ناگفته ها را باز کرد
کاش می شد دفتر ناگفته ها را باز کرد
تا مگر در وسعت دل شکوه را آغاز کرد
کاش می شد در خیابان زیر چتر همدلی
لحظه های دل تپیدن را به عشق ابراز کرد
کاش می شد بارها مثل کبوترهای جلد
راحت و آسوده دل تا هر کجا پرواز کرد
کاش می شد با ترانه زیر باران در سکوت
در شروع هر ترنم سوز دل را ساز کرد
کاش می شد بارها بر موج دریا مثل قو
جفت خـود را در کنار برکه ها آواز کرد
کاش می شد از درِ دروازه ی قرآن گذشت
دیدن از رخسار ماهِ شهره ی شیراز کرد
کاش می شد در کنار باغِ گل مثل نسیم
روی زیبای عسل را با نوازش ناز کـرد...
پروانه ات خواهم ماند جانانم💐🫂🧿🌐
.
تا مگر در وسعت دل شکوه را آغاز کرد
کاش می شد در خیابان زیر چتر همدلی
لحظه های دل تپیدن را به عشق ابراز کرد
کاش می شد بارها مثل کبوترهای جلد
راحت و آسوده دل تا هر کجا پرواز کرد
کاش می شد با ترانه زیر باران در سکوت
در شروع هر ترنم سوز دل را ساز کرد
کاش می شد بارها بر موج دریا مثل قو
جفت خـود را در کنار برکه ها آواز کرد
کاش می شد از درِ دروازه ی قرآن گذشت
دیدن از رخسار ماهِ شهره ی شیراز کرد
کاش می شد در کنار باغِ گل مثل نسیم
روی زیبای عسل را با نوازش ناز کـرد...
پروانه ات خواهم ماند جانانم💐🫂🧿🌐
.
۱۳۶
۲۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.