می فهمی زندگی چقدر شبیه همان

می فهمی زندگی چقدر شبیه همان
لحظه های آرامیست که روی
یک خط نازک
آمدن‌ها و رفتن‌ها را تماشا میکنی

جریان همیشه در حرکت است؛
کسی می‌رسد کسی می‌رود
لحظه ای پر میشود و لحظه ای خالی
و در میان این رفت و برگشت بی وقفه
تو یاد میگیری
آن نقطه ی درونی ثابتی را پیدا کنی
که نه با آمدن‌ها هیجان زده میشود
و نه با رفتن ها فرو میریزد.

آنجا که میفهمی ارزش تو
در ماندن دیگران نیست
در ریشه های آرامیست
که در خودت میکاری..




.
.
.
دیدگاه ها (۲)

جوان تر که بودم با این آهنگکه حتی نمی‌دانستم چه میگوید به یا...

گاهی کافی ست لحظه ای بایستی... دنیا خودش باقی راه را نشانت م...

هر برگ که فرو میریزد بخشی از معماری هوشمندانه درخت است برای ...

پارت 1

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط