سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
قصه از کجا شروع شد؟
از غم و بی کسی من…
از اونجایی که دوتامون مرده بودیم، توی ماتم!
مگه میشه عاشقی کرد؛ وقتی که نایی نداری؟!
زندگی تو غم و غصه برده و جایی نداری…
سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
سخته به خدای واحد!
بدونن هیچکی نداری…
سخته که هر روز به اجبار، لبات هی زوری بخنده!
نفهمن چی تو دلت هست…
دیگه هی طعنه نبندن…
سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
سخته به خدای واحد!
بدونن هیچکی نداری…
قصه از کجا شروع شد؟
از غم و بی کسی من…
از اونجایی که دوتامون مرده بودیم، توی ماتم!
از اونجایی که صدامون نرسید گوشِ خدامون…
که بگین ما عاشقیم و مال هم باشه نگامون
قصه از کجا شروع شد؟
از غم و بی کسی من…
از اونجایی که دوتامون مرده بودیم، توی ماتم!
مگه میشه عاشقی کرد؛ وقتی که نایی نداری؟!
زندگی تو غم و غصه برده و جایی نداری…
سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
سخته به خدای واحد!
بدونن هیچکی نداری…
سخته که هر روز به اجبار، لبات هی زوری بخنده!
نفهمن چی تو دلت هست…
دیگه هی طعنه نبندن…
سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
سخته به خدای واحد!
بدونن هیچکی نداری…
قصه از کجا شروع شد؟
از غم و بی کسی من…
از اونجایی که دوتامون مرده بودیم، توی ماتم!
از اونجایی که صدامون نرسید گوشِ خدامون…
که بگین ما عاشقیم و مال هم باشه نگامون
۶.۰k
۰۴ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.