یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
یا فاطمه؛ من عقده ی دل وا نکردم
گشتم… ولی قبرِ تو را پیدا نکردم
چشم انتظارم مهدی بیاید؛ تا تربتت را پیدا نماید…
در کودکی شد قسمتِ من؛ خانه داری
هم خانه داری میکنم هم سوگواری
گریم برای نورِ دو عینت
هرشب دهم آب؛ دستِ حسینت
مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده؟ مادر چرا خون از گریبانت چکیده؟!
گاه دعا و راز و نیاز است؛ سجاده بگشا وقتِ نماز است…
دیشب نشستی گیسویت را شانه کردی
امشب در آغوشِ لحد کاشانه کردی
دیشب گرفتی، اشکم ز دیده
امشب ز داغت رنگم پریده
دیشب دعا کردی؛ اجل جانت بگیرد!
امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد…
دیشب تو بودی مادر کنارم؛ امشب به دیوار سر میگذارم…
دادی به دستِ زینبت با آه و زاری…
پیراهن خونینِ خود را یادگاری!
آه مادر مادر… آن پیراهن را هرگز نشویم؛ تا عطر مادر را از آن ببویم
دیشب حسین را نشاندی در کنارت
#فاطمیه
#موذن_زاده
گشتم… ولی قبرِ تو را پیدا نکردم
چشم انتظارم مهدی بیاید؛ تا تربتت را پیدا نماید…
در کودکی شد قسمتِ من؛ خانه داری
هم خانه داری میکنم هم سوگواری
گریم برای نورِ دو عینت
هرشب دهم آب؛ دستِ حسینت
مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده؟ مادر چرا خون از گریبانت چکیده؟!
گاه دعا و راز و نیاز است؛ سجاده بگشا وقتِ نماز است…
دیشب نشستی گیسویت را شانه کردی
امشب در آغوشِ لحد کاشانه کردی
دیشب گرفتی، اشکم ز دیده
امشب ز داغت رنگم پریده
دیشب دعا کردی؛ اجل جانت بگیرد!
امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد…
دیشب تو بودی مادر کنارم؛ امشب به دیوار سر میگذارم…
دادی به دستِ زینبت با آه و زاری…
پیراهن خونینِ خود را یادگاری!
آه مادر مادر… آن پیراهن را هرگز نشویم؛ تا عطر مادر را از آن ببویم
دیشب حسین را نشاندی در کنارت
#فاطمیه
#موذن_زاده
۴۴۶
۲۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.