بتر زآنم که خواهی گفتن آنی
بتر زآنم که خواهی گفتن ، آنی
که دانم ، عیب من چون من ندانی
سعدی جان
من آنم که خود می دانم
يکى از بزرگان را در مجلسى ، بسيار ستودند و در وصف
نيکيهاى او زياده روى کردند . او سر برداشت و گفت :
(( من آنم که خود مى دانم ))
( خودم را مى شناسم ، ديگران از عيوب من بى خبرند )
شخصم به چشم عالميان خوب منظر است
وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پيش
طاووس را به نقش و نگارى که هست خلق
تحسين کنند و او خجل از پاى زشت خويش
سعدی جان
که دانم ، عیب من چون من ندانی
سعدی جان
من آنم که خود می دانم
يکى از بزرگان را در مجلسى ، بسيار ستودند و در وصف
نيکيهاى او زياده روى کردند . او سر برداشت و گفت :
(( من آنم که خود مى دانم ))
( خودم را مى شناسم ، ديگران از عيوب من بى خبرند )
شخصم به چشم عالميان خوب منظر است
وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پيش
طاووس را به نقش و نگارى که هست خلق
تحسين کنند و او خجل از پاى زشت خويش
سعدی جان
- ۳۱۱
- ۲۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط