به نمای ساختمان استخوانی رنگی چشم میدوزم که هر بار زیبا

به نمای ساختمانِ استخوانی رنگی، چشم میدوزم که هر بار زیباییِ گوش‌نوازِ هنرت را در نمایشِ اطلسیِ چشم‌های عاشق‌پیشه‌ام به وضوح با تئاتری از جنسِ لبخندِ مرگ‌آسای تو به قلبِ سرریز‌ شده از عطشِ چشیدنِ گونه‌های رنگ‌گرفته‌ت، تقدیم میکند!
شانه‌ی چپ تو، جایگاهِ همیشگی سازت را روزی جایگزین با سرِ سنگین از تصوراتم که تماما، افکارِ پرستیدنی و مربوط به خودت است، جایگزین خواهم دید؟ آرشه‌ی خوش‌خیالی که همه‌ی دنیا از آنِ اوست و در میانِ انگشتان کشیده و ناخن‌های بی‌رنگت لم داده است و دنیایش به کامِ لمس‌های قلقلک‌آورِ تو خوش است، با انگشتانم روزی قفل و ترکیبی ناب، تشکیل‌می‌دهند؟
امان از کلاهی که موهایت را در زیر خود پنهان کرده‌است..کاش میشد مثل من، کمی دست و دل‌باز بودی و تارهای لمس نشده توسط معشوقه ای که هرگز نداشتی را روی پیشانی‌ات میریختی..
کسی باشم که تنها شنوایِ ساز ویالون توست و با بوسه‌هایش به جای‌جایِ تنت، رنگی از طیف سرخ میپاشد؟ سکوتِ خانه‌ام که تنها ساکنش هستم را با نوازندگی‌ات به نوای عشق دچار میکنی؟
شاید همین فردا روز موعود است...
دیدگاه ها (۰)

اوکی ولی این آهنگ کوک مرگ منه من هنو روش قفلی ام🌝🌿

آدم‌ها از چیزی ک نمیتونن ببینن نمی‌ترسن، نه از مرگ و نه از ن...

نگاه مرددی به هات چاکلتی که بوی دل‌انگیزش فضای اتاق رو پر کر...

🐻کوک میدونی حس خیلی خوبی دارم الان 🐰 میتونم دلیل این حس خوب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط