من جرئت نداشتم این سوال رو از مامان و بابام بپرسم
من جرئت نداشتم این سوال رو از مامان و بابام بپرسم
ولی هر شب موقع خواب یه داستانی تعریف می کنن که
یروز من و بابات رفته بودیم توی کوچه. تنگ و صدای یه بچه شنیدیم.... 😂
ولی هر شب موقع خواب یه داستانی تعریف می کنن که
یروز من و بابات رفته بودیم توی کوچه. تنگ و صدای یه بچه شنیدیم.... 😂
۱۸.۹k
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.