تو که نمیدانی اما آدمی به نقطهای میرسد که پی میبرد ق

تو که نمی‌دانی امّا آدمی به نقطه‌ای می‌رسد که پی می‌برد قرار نیست «هیچ» اتفاق تازه‌ای رخ دهد امّا...
صبر می‌کند
صبر می‌کند
صبر...
دیدگاه ها (۲۰)

تو نگاهم کردیزمان ایستادتاریخ دوباره تکرار شد و منشبیه شاعر...

اگر از فحش و فحش‌کاری و توهین و تهمت به ستوه آمده‌اید، اگر ا...

روزی می خوانی مراروزی که دیگر نیستمو تــو را می‌بینم که با ...

صـدای چـلچـله‌هافــرا گرفتــه آسمـان راگویــا در ایـن آشـوب...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط