اولش یکم سخته ، ولی کم کم عادت میکنی ، به صبح هایی که به
اولش یکم سخته ، ولی کم کم عادت میکنی ، به صبحهایی که به محض باز شدن چشمات نخواد به کسی صبح بخیر بگی!
عادت میکنی به کسیو نداشتن واسه خریدن نازت...
یاد میگیری خیلیا ممکنه بیان ، ولی آخرش بجز خودت هیچکی برات نمیمونه...
خودتو غرق کار میکنی ، غرق درس ، غرق زندگی ؛ میترسی که نکنه یک وقت بیکار بشی و یادت بیاد چقدر تنهایی ، چقدر دنیات خالیه...
چقدر هیچکس نیست!
ولی میدونی...
مهم اینه ، بلاخره عادت میکنی!
عادت میکنی به کسیو نداشتن واسه خریدن نازت...
یاد میگیری خیلیا ممکنه بیان ، ولی آخرش بجز خودت هیچکی برات نمیمونه...
خودتو غرق کار میکنی ، غرق درس ، غرق زندگی ؛ میترسی که نکنه یک وقت بیکار بشی و یادت بیاد چقدر تنهایی ، چقدر دنیات خالیه...
چقدر هیچکس نیست!
ولی میدونی...
مهم اینه ، بلاخره عادت میکنی!
۷.۵k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱