p2
p2
از زبان ات
رسیدم جلوی در ورودی با سرعت وارد حیات مدرسه شدم و دیدم از کنارم ی موطور دیگه رد شد و رغت پشت مدرسه منم رفتم دنبالش ی جا بود برا بچه ها تا چرخاشونو پارک کنن اون پسره موطورشو پارک کرد منم رفتم کنارش پارک کردم پیاده شدم کلاه کاسکتشو در اورد و بله ایشون مین یونگی هستن داشت میرفت که صداش کردم
+سلام دادن بلد نیستی😏برگشت نگام کرد که کلاه کاسکتمو در اوردم یکم بهم زل زد و گفت
_اا درسته تو دختر کیمی ببخشید نشناختم شمارو مادمازل
+😏بچه پرو
رفتم از کنارشرد شدم و شونمو به شونش کوبیدم و رفتم سمت در ورودی رفتم داخل دنبال دفتر مدیر میگشتم که پیداش نکردم که ی اکیب پسر دیدم یکیش خیلی جذاب بود یکم که دقت کردم دیدم شریک پدرمه رفتم جلو و گفتم میشه بگین دفتر مدیر کجاس که پسره نگام کرد و گفت
٪ات خودتی (علامت جک
)
+ار😐
٪اینجا چیکار میکنی
+اومدم بدم
٪به کی
+خیلی اسکلی جك
٪اوکی اوکی با نشونت بدم😂
رفتم دفتر مدیر رفتم داخل مدیر کپیده بود دستمو کوبیدم رو میز و بلند گفتم
+مدیرررررر جوننننن
ازجاش پرید و پاشد که گفت
☆شما (علامت مدیر جون)
+کیم ات
☆چی وای ببخشید نشناختمتون و تعظیم کرد
+اوکی باب کلاس کجاس
☆بیاین ببرمتون اتاق معلما
رفتیم دفتر معلما و بعد فلان بهمان با ی معلم اسکل رفتیم کلاس از در رفتیم داخل که پسرا تا منو دیدن مثل ی مشت هول اب دهناشون سرازیر شد (یادم رفت بگم مادر ات ایتالیای بود بخواطر همون ات زیاد شبیه کره ایا نیست و خیلی خوشکله)
معلم معرفیم کرد و بعد گفت خودمو معرفی کنم
+سلام من کیم ات هستم امید وارم باهم کنار بیایم
معلم گفت برم روی یکی از میز های خالی بشینم رفتم کنار پنجره پشت ی پسر که کلا خواب بود نشستم
چند ساعت بعد زنگ ناهار رفتم سالن عذا خوری غذا رو گرفتم رفتم نشستم روی یکی از میز ها یکی از دخترا اومد کنارم نشست و تو دستش شیر بود ریخت تو غذام و گفت بخور هرزه تو چشماش نگاه کردم که زد تو سرم صبرم لب ریز شد سینیرو کوبیدم تو صورتش پاشدم اون یکی دختر اومد و همهی دخترهرو زدم اسفالت کردم که از موهای همون دختره گرفتم و گفتم
+لقب خودت رو رو من نزار هرزه و انگار نمیدونی برا چی من انتقالی گرفتم ولی الان حالیت میکنم دستمو اوردم بالا تا بزنمش یکی دستمو گرفت برگشتم نکاش کردم و با......
از زبان ات
رسیدم جلوی در ورودی با سرعت وارد حیات مدرسه شدم و دیدم از کنارم ی موطور دیگه رد شد و رغت پشت مدرسه منم رفتم دنبالش ی جا بود برا بچه ها تا چرخاشونو پارک کنن اون پسره موطورشو پارک کرد منم رفتم کنارش پارک کردم پیاده شدم کلاه کاسکتشو در اورد و بله ایشون مین یونگی هستن داشت میرفت که صداش کردم
+سلام دادن بلد نیستی😏برگشت نگام کرد که کلاه کاسکتمو در اوردم یکم بهم زل زد و گفت
_اا درسته تو دختر کیمی ببخشید نشناختم شمارو مادمازل
+😏بچه پرو
رفتم از کنارشرد شدم و شونمو به شونش کوبیدم و رفتم سمت در ورودی رفتم داخل دنبال دفتر مدیر میگشتم که پیداش نکردم که ی اکیب پسر دیدم یکیش خیلی جذاب بود یکم که دقت کردم دیدم شریک پدرمه رفتم جلو و گفتم میشه بگین دفتر مدیر کجاس که پسره نگام کرد و گفت
٪ات خودتی (علامت جک
)
+ار😐
٪اینجا چیکار میکنی
+اومدم بدم
٪به کی
+خیلی اسکلی جك
٪اوکی اوکی با نشونت بدم😂
رفتم دفتر مدیر رفتم داخل مدیر کپیده بود دستمو کوبیدم رو میز و بلند گفتم
+مدیرررررر جوننننن
ازجاش پرید و پاشد که گفت
☆شما (علامت مدیر جون)
+کیم ات
☆چی وای ببخشید نشناختمتون و تعظیم کرد
+اوکی باب کلاس کجاس
☆بیاین ببرمتون اتاق معلما
رفتیم دفتر معلما و بعد فلان بهمان با ی معلم اسکل رفتیم کلاس از در رفتیم داخل که پسرا تا منو دیدن مثل ی مشت هول اب دهناشون سرازیر شد (یادم رفت بگم مادر ات ایتالیای بود بخواطر همون ات زیاد شبیه کره ایا نیست و خیلی خوشکله)
معلم معرفیم کرد و بعد گفت خودمو معرفی کنم
+سلام من کیم ات هستم امید وارم باهم کنار بیایم
معلم گفت برم روی یکی از میز های خالی بشینم رفتم کنار پنجره پشت ی پسر که کلا خواب بود نشستم
چند ساعت بعد زنگ ناهار رفتم سالن عذا خوری غذا رو گرفتم رفتم نشستم روی یکی از میز ها یکی از دخترا اومد کنارم نشست و تو دستش شیر بود ریخت تو غذام و گفت بخور هرزه تو چشماش نگاه کردم که زد تو سرم صبرم لب ریز شد سینیرو کوبیدم تو صورتش پاشدم اون یکی دختر اومد و همهی دخترهرو زدم اسفالت کردم که از موهای همون دختره گرفتم و گفتم
+لقب خودت رو رو من نزار هرزه و انگار نمیدونی برا چی من انتقالی گرفتم ولی الان حالیت میکنم دستمو اوردم بالا تا بزنمش یکی دستمو گرفت برگشتم نکاش کردم و با......
۶.۸k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.