استوری عاشقانه قصه ی وفا
به خاطر آور که آن شب به برم گفتی که بی تو ز دنیا بگذرم
کنون جدایی نشسته بین ما پیوند یاری شکسته بینِ ما
گریه میکنم با خیال تو به نیمه شب ها
رفتی و من بی تو مانده ام غمگین و تنها
#گوگوش
رفتن علت نیست
معلول تمام ماندن هایی ست
که گوشه اتاق فرسوده می شود
از کسی که می خواهد برود
نباید چیزی پرسید
هر کس که پا دارد می رود
من از دقت او در تماشای کوچ درناها
فهمیدم که خواهد رفت
مانعش نشدم
اگر در را می بستم از پنجره می رفت
دست هایش سفید تر شده بودند
می توانستند به بال بدل شوند...
کنون جدایی نشسته بین ما پیوند یاری شکسته بینِ ما
گریه میکنم با خیال تو به نیمه شب ها
رفتی و من بی تو مانده ام غمگین و تنها
#گوگوش
رفتن علت نیست
معلول تمام ماندن هایی ست
که گوشه اتاق فرسوده می شود
از کسی که می خواهد برود
نباید چیزی پرسید
هر کس که پا دارد می رود
من از دقت او در تماشای کوچ درناها
فهمیدم که خواهد رفت
مانعش نشدم
اگر در را می بستم از پنجره می رفت
دست هایش سفید تر شده بودند
می توانستند به بال بدل شوند...
۳.۸k
۲۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.