ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت، اما ندارمت
ای آسمان من که سراسرستاره ای
تا صبح می شمارمت، اما ندارمت
درعالم خیال خود چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت، اما ندارمت
ای آنکه دوست دارمت اما،ندارمت
جایت همیشه در دل من درد میکند
من نمیدونم برم یا بمونم کاری کرد
چشم تو ساکت شم
یه آب راکد شم
بر سینه می فشارمت، اما ندارمت
ای آسمان من که سراسرستاره ای
تا صبح می شمارمت، اما ندارمت
درعالم خیال خود چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت، اما ندارمت
ای آنکه دوست دارمت اما،ندارمت
جایت همیشه در دل من درد میکند
من نمیدونم برم یا بمونم کاری کرد
چشم تو ساکت شم
یه آب راکد شم
۵.۳k
۲۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.