تک پارتی از شوگا
يونگي سرش شلوغ بود و خيلي وقت بود كه نديده بودت براي همين بهت زنگ ميزنه و ازت ميخواد بري ديدنش. وقتي رسيدي كمپاني پسرا بهت گفتن كه يونگي به خاطر نديدنت خيلي بد اخلاق شده بود و نميشد تحملش كرد. تو هم از اين حرفشون خوشحال شدي و گفتي، "اينطوري نگين اون اصلا بد اخلاق نيست" و با ذوق به يونگي خيره شدي كه اونم خنده ی خجالت زدهای كرد.
۳۴.۴k
۰۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.