من نمیدونم چیشد فقط میدیدم خون ها روی کاشی های حموم چکه م

من نمیدونم چیشد فقط میدیدم خون ها روی کاشی های حموم چکه میکرد و من زول زده بودم بهش
دیدگاه ها (۰)

بیدار میشیم ، رنج میکشیم ، میخوابیم؛

نشسته ام با شب قمار میکنموهرچه میبرمتاریک تر میشوم.

حیح

نمیخای واس یه بارم شده بقیه بنده هاتو شاد کنی؟کیرنداشتم تو ا...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟴آروم چشمامو باز کردم نمیدونس...

دقت کنید وقتی زد بهش راننده میزد تو سرش یا موهاشو درست میکرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط