آدم دوام آوردنش را به اشتیاق ها مدیون است، و تو این را تن
آدم دوام آوردنش را به اشتیاقها مدیون است، و تو این را تنها وقتی میفهمی که دیرزمانی بمانی بی اشتیاق. این که در طول روز به نوشیدن کسی فکر نکنی، این که دلت نخواهد زمان را و مکان را دور بریزی و برهنه در ساحل بدن کسی آفتاب بگیری، این که شب در مصاف بی خوابی تنت از فکر بوسه ای داغ نشود، و این که در هجوم درد و اندوه و رنج، فکر کردن به دوباره دیدن کسی - حتی ممنوع، حتی غریب،حتی اشتباه- نهیبی به هجوم آزارهای تن و روح نباشد. اشتیاق مجال تنفس آدمیزاد است، آدمیزادِ تنها، آدمیزادِ زیر لجن ها مدفون.
سالهاست تجربه میکنم ما تنها با اشتیاقهاست که چنین طاقت میآوریم. با تمایل ها. با تندشدن ضربان قلب. با فکرهای دلخواه، در جهانی که سخت نادلخواه است. با تصور رقص سرانگشتان روی پوست تن آدم عزیز. با هجوم بیگاه علاقه. با میل تن. با میل روح. با خیال نوازش. با دویدن خون زیر پوست صورت از فکر آن لحظه که نفسهای تندمان بشارت یکی شدن است.
بله، عزیزدلم که لابد عمری نور قلب کسی بودی و نمیدانستی، من فهمیدهام و پذیرفتهام آدم بیاشتیاق، رنجور میشود. فرسوده میشود. برای همین است که هر روز موهایم سپیدتر میشوند، و خوشحالم که کسی به تماشای معابد متروک علاقه ندارد...
سالهاست تجربه میکنم ما تنها با اشتیاقهاست که چنین طاقت میآوریم. با تمایل ها. با تندشدن ضربان قلب. با فکرهای دلخواه، در جهانی که سخت نادلخواه است. با تصور رقص سرانگشتان روی پوست تن آدم عزیز. با هجوم بیگاه علاقه. با میل تن. با میل روح. با خیال نوازش. با دویدن خون زیر پوست صورت از فکر آن لحظه که نفسهای تندمان بشارت یکی شدن است.
بله، عزیزدلم که لابد عمری نور قلب کسی بودی و نمیدانستی، من فهمیدهام و پذیرفتهام آدم بیاشتیاق، رنجور میشود. فرسوده میشود. برای همین است که هر روز موهایم سپیدتر میشوند، و خوشحالم که کسی به تماشای معابد متروک علاقه ندارد...
۳۱.۸k
۱۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.