همه جا از سنگینی ضربه خوردیم از بارهای سنگین از آنچه بی

همه جا از سنگینی ضربه خوردیم. از بارهای سنگین. از آنچه بیش از طاقت شانه‌هایمان بود. سنگینی می‌توانست سهم ما نباشد اگر دیگران سهم عادلانه‌ای از بار را به دوش می‌کشیدند.
اگر دیگران سنگینی بار را روی دوش ما نمی‌انداختند. اگر دیگران شانه از زیر سهم خودشان خالی نمی‌کردند. اگر سنگین‌ترین قسمت تابوت آرزوها را روی دوش ما نمی‌انداختند.
چنین وقت‌هایی است که ابتدا تا مدتي تاب می‌آوریم تا زمان کم آوردن برسد.
پس به زمین گذاشتن بار اضافی سرنوشت محتوم همه سنگینی‌های ناخواسته است.
از اینجا که امروز ایستاده‌ام، سبکی کلید رستگاری است.
دیدگاه ها (۰)

نیاز دارم که اطرافیانم درک کنن گاهی اوقات فقط نمی‌خوام حرف ب...

ازیه جایی به بعد، بغض زود به زود سراغ آدم میاد. مثل همون جمل...

💥مکتب سید ابراهیم💥برسد به دست انتخاباتی ها تا با همین مکتب ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط