𝘑𝘩𝘰𝘱𝘦 ⌯ 🦋
𝘑𝘩𝘰𝘱𝘦 ⌯ 🦋
+اقای کیم من الان با همسرم بیرونم
گفتی و بعد از راضی کردن منیجرت گوشیو قطع کردی و توی کیفت برگردوندی.
نگاه متعجب هوسوک روی چشمات قفل بود، متوجه موضوع شده بودی ولی برای اینکه خجالت نکشی به روی خودت نیاوردی
+چیشده؟!
تعجبش به ذوق تبدیل شد و لب زد
-اسممو یه طوری گفتی!
احساس کردی لپات دارن داغ میشن پس سرتو کمی پایین انداختی و ادامه دادی
+چطوری بگم؟
دستشو زیر چونت گذاشت و سرتو بالا اورد، بعد از نگاه کردن به لپ های رنگیت لبخند بزرگی زد و درحالی که از ذوق تو جاش تکون خورد لب زد
-همینطوری بگو
گفت نگاهشو ازت گرفت و به منو دوخت تا بیشتر سر اولین قرارتون خجالت زده نباشی
-خب چی سفارش بدیم؟....
#J_u_n_g_k_o_o_k .°୭̥
+اقای کیم من الان با همسرم بیرونم
گفتی و بعد از راضی کردن منیجرت گوشیو قطع کردی و توی کیفت برگردوندی.
نگاه متعجب هوسوک روی چشمات قفل بود، متوجه موضوع شده بودی ولی برای اینکه خجالت نکشی به روی خودت نیاوردی
+چیشده؟!
تعجبش به ذوق تبدیل شد و لب زد
-اسممو یه طوری گفتی!
احساس کردی لپات دارن داغ میشن پس سرتو کمی پایین انداختی و ادامه دادی
+چطوری بگم؟
دستشو زیر چونت گذاشت و سرتو بالا اورد، بعد از نگاه کردن به لپ های رنگیت لبخند بزرگی زد و درحالی که از ذوق تو جاش تکون خورد لب زد
-همینطوری بگو
گفت نگاهشو ازت گرفت و به منو دوخت تا بیشتر سر اولین قرارتون خجالت زده نباشی
-خب چی سفارش بدیم؟....
#J_u_n_g_k_o_o_k .°୭̥
۶.۸k
۱۱ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.