📹اتفاقی عجیب در قائمشهر مازندران
📹اتفاقی عجیب در قائمشهر مازندران
🔹راننده خودرو پراید توقف میکند و پاکتی را تحویل مغازهدار میدهد، حین اینکه بر میگردد تا سوار بر خودرو شود، مغازهدار صدایش میکند و برای چند ثانیهای مجدد به داخل مغازه میرود، همین چند ثانیه لازم بود تا این راننده در مسیر برگشت به خودرو توقف کند تا امروز زنده بماند و در کنار خانواده باشد.
🔹طی صحبتی که با خانواده ایشان داشتیم جمله زیبایی به زبان آوردند و آن هم این بود: انگار آن لحظه خدا صدایش زد تا چند ثانیه برگردد.
گَر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد...
🔹راننده خودرو پراید توقف میکند و پاکتی را تحویل مغازهدار میدهد، حین اینکه بر میگردد تا سوار بر خودرو شود، مغازهدار صدایش میکند و برای چند ثانیهای مجدد به داخل مغازه میرود، همین چند ثانیه لازم بود تا این راننده در مسیر برگشت به خودرو توقف کند تا امروز زنده بماند و در کنار خانواده باشد.
🔹طی صحبتی که با خانواده ایشان داشتیم جمله زیبایی به زبان آوردند و آن هم این بود: انگار آن لحظه خدا صدایش زد تا چند ثانیه برگردد.
گَر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد...
۵۳۷
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.