شهریور عاشق انار بود اما هیچ وقت حرف دلش را به انار نز

🍂🍂 شهریور عاشق انار بود اما هیچ وقت حرف دلش را به انار نزد.
آخر انار شاهزاده ی باغ بود.
تاج انار کجا و شهریور کجا؟!
انار اما فهمیده بود،
می خواست بگوید او هم عاشق شهریور است
اما هر بار تا می رسید، فرصت شهریور تمام می شد.
نه شهریور به انار می رسید،
نه انار می توانست شهریور را ببیند.
دانه های دلش خون شد و ترک برداشت.
سال هاست انار سرخ است...
و قرن هاست شهریور بوی پاییز میدهد...🍂🍂
دیدگاه ها (۰)

🌱🌱 افسانه‌ای هست که میگهگل قاصدک دختری با موهای سفیده که شب‌...

🌱🌱 در نگاتیوِ لابه لای آلبوم هایمیک زن ،با لبخندی پیچیده شده...

🌞🌞 "دستت را به من بده"بگذار ،خورشید شهریور،گرم بتابد در آسما...

🌻🌻 پدرش تاجر و من هم ... پدرم فرهنگی ستناگهان آمده و... در د...

‌‌‌‌‌لیلی زیر درخت انار نشست ..درخت انار عاشق شد ..گل داد .....

‌‌‌‌‌لیلی زیر درخت انار نشست ..درخت انار عاشق شد ..گل داد .....

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط