قضیه :👇💀
قضیه :👇💀
چند وقته یه ویدیویی توی تیک�تاک خیلی وایرال شده که در مورد یه دختر به اسم ‹هانا›س و از پدرش حامله میشه.
حالا داستانش چیه؟
قضیه اینه که یه شب هانا میخواسته با دوست پسرش بره بیرون و به دروغ به پدرش میگه میخوام برم مهمونی. پدرش میگه نه تو هنوز جوونی و تو اون مهمونی پسر هستو ازین حرفا. هانا میگه که من دیگه 18 سالم شده میتونم از پس خودم برمیام ولی پدرش بازم مخالفت میکنه و میگه تو ماله منی.
فردای اون روز پدر هانا میگه که بیا کمک من این وسایلو ببریم توی انباری. وقتی هانا با پدرش میره تو انباری پدرش میره سمت یه قفسه ی چوبی و اونو هل میده کنار. پشت اون قفسه یه اتاق بوده. هانا میگه که این اتاق چیه و پدرش میگه من این اتاقو برای تو ساختم تا ازت محافظت کنم. هانا و پدرش میرن تویِ اتاقو وسایلو میزارن تو اتاق ولی پدرش از اتاق میره بیرونو در روی هانا میبنده و هانا رو توی اتاق زندانی میکنه. چندروز هانا توی اون اتاق زندانی میمونه ولی مامانش و خواهرش فکر میکنن که اون از خونه فرار کرده. چندروزبعد پدر هانا میاد تویِ اتاق و به هانا تج..اوز میکنه.
پدر هانا اونو 24 سال توی اتاق زندانی میکنه و تو این 24 سال چندین بار به هانا تج..اوز میکنه تا جایی که حا..مله میشه.
یروز هانا حالش بد میشه و پدرش مجبور میشه اونو بیمارستان ببره تا اینکه همونجا مأمورهای بیمارستان قضیه رو متوجه میشن و پدر هانارو دستگیر میکنن(هانا زنده میمونه)...!
چند وقته یه ویدیویی توی تیک�تاک خیلی وایرال شده که در مورد یه دختر به اسم ‹هانا›س و از پدرش حامله میشه.
حالا داستانش چیه؟
قضیه اینه که یه شب هانا میخواسته با دوست پسرش بره بیرون و به دروغ به پدرش میگه میخوام برم مهمونی. پدرش میگه نه تو هنوز جوونی و تو اون مهمونی پسر هستو ازین حرفا. هانا میگه که من دیگه 18 سالم شده میتونم از پس خودم برمیام ولی پدرش بازم مخالفت میکنه و میگه تو ماله منی.
فردای اون روز پدر هانا میگه که بیا کمک من این وسایلو ببریم توی انباری. وقتی هانا با پدرش میره تو انباری پدرش میره سمت یه قفسه ی چوبی و اونو هل میده کنار. پشت اون قفسه یه اتاق بوده. هانا میگه که این اتاق چیه و پدرش میگه من این اتاقو برای تو ساختم تا ازت محافظت کنم. هانا و پدرش میرن تویِ اتاقو وسایلو میزارن تو اتاق ولی پدرش از اتاق میره بیرونو در روی هانا میبنده و هانا رو توی اتاق زندانی میکنه. چندروز هانا توی اون اتاق زندانی میمونه ولی مامانش و خواهرش فکر میکنن که اون از خونه فرار کرده. چندروزبعد پدر هانا میاد تویِ اتاق و به هانا تج..اوز میکنه.
پدر هانا اونو 24 سال توی اتاق زندانی میکنه و تو این 24 سال چندین بار به هانا تج..اوز میکنه تا جایی که حا..مله میشه.
یروز هانا حالش بد میشه و پدرش مجبور میشه اونو بیمارستان ببره تا اینکه همونجا مأمورهای بیمارستان قضیه رو متوجه میشن و پدر هانارو دستگیر میکنن(هانا زنده میمونه)...!
۶.۱k
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.