هنوز در سفرم

هنوز در سفرم
خیال می‌کنم
در آب‌های جهان قایقی است
و من،
مسافرِ قایق،
هزارها سال است
سرود زنده دریانوردهای کهن را
به گوش روزنه‌های فصول می‌خوانم
و پیش می‌رانم
مرا سفر به کجا می‌برد؟...
کجا نشانِ قدم
ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشت‌های نرم فراغت
گشوده خواهد شد ؟


#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۰)

the first individual that you think about him or her every m...

نمی‌دانم اگر موسیقیو چای و قهوه را نداشتم ،اگر با نور و با گ...

به اعتبارِوفاےتوسـت... ڪه قلمـ از نوشتنِ نامَت؏شـــــــــق م...

نه برف مرا مى ترساندو نه سرما!ولى دراين حجم سنگين تنهايى امب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط